مسیحیان تا زمانی به غیر از کتب پیغمبران سلف نوشتهای دیگر نداشتند. خداوند ما عیسی مسیح کلمه پاک خدا و در وی تمامی خزائن حکمت و علم مخفی بود (کولسیان 2: 3) و لازم نبود تا کتابی نوشته به یادگار گذارد. اولین کسانیکه به مسیح ایمان آوردند، کلمات پر از فیض وی را شنیده و اعمال محبت آمیز وی را ملاحظه نموده و او را سرمشق خود قرار داده متابعتش کردند. آنگاه روح وی را دریافت نموده و در وی پیوند گردیده، حیات جاودانی را تحصیل نمودند. پس ایشان را کتابی لازم نبود. اعمال و کلمات عیسی مسیح بر صفحات قلوب ایشان مکتوب و خود مسیح تمامی احتیاجات روحانی ایشان را رفع مینمود.
چون مسیح خداوند به آسمان صعود کرد، رسولان خود را در اورشلیم خوانده و فرمود که از اورشلیم و یهودیّه شروع نموده و در سامره و تا اقصای جهان نجات وی را بشارت دهند. رسولان مطابق دستورات عیسی مسیح عمل نمودند و بسیار اشخاص از لبهای ایشان بشارت و تعلیم شیرین مسیح را شنیده و حکایت زندگانی و مرگ و قیامت وی را درک کردند. پس مسیحیان در دوره زندگی رسولان کتابی غیر از عهد عتیق لازم نداشتند و در هر چیزی که فهمشان قاصر بود، فوری از رسولان استفسار میکردند. یعنی رسولان را به منزله پیغمبران خدا دانسته و پیغام آنها را چون کلام الهی قبول میکردند.(1 تسالونیکیان 2: 13) ولی چون رسولان به شهرهای دیگر رفتند، مسائلی پیش آمد که مسیحیان جدیدالایمان در حل آنها قاصر شدند. پیغمبران کذبه گاهی ظاهر شده و بر ضدّ انجیل حقیقی تعلیم میدادند؛ اعضاء کلیسا گاهی به گناه گرفتار شده و مستحق تهدید میگردیدند. رسولان گاهی شخصاً به کلیساها رسیدگی کرده و گاهی به وسیله فرستادن رسالاتی تعالیم صحیح را به مسیحیان میسپردند. کلیساها این رسالات را چون تعالیم شفاهی رسولان مقدّس دانسته و از طرف خدا شمرده و چون کلام خدا میپذیرفتند و برای آنها رسالههای مذبور و کتب عهد عتیق همه از الهام الهی بوده و برای تعلیمشان ضرور بود و بدینوجه هر دو را باهم در مواقع جلسات کلیسایی تلاوت میکردند.
رسولان نیز نوشتجات خود را از الهام میدانستند و پولس و نویسندگان دیگر رسالهها روح القدس را در هر چه که تعلیم میدادند و مینوشتند رهنمای خود شمرده و تعالیم خود را راست و از طرف خدا میدانستند(اول قرنتیان 2: 10-16، غلاطیان 1: 8-12 و غیره) این دوازده را خود عیسی مسیح انتخاب نموده بود و بدیهی است که برای خود حق ادعای چنین قدرتی را داشتند. شب پیش از صلیب شدن مسیح از خود او وعده یافته بودند که روحالقدس را یافته و تعالیم وی را به یاد آورده به موعظة آن بپردازند.(یوحنا 14: 26 و 16: 13) پولس رسول مانند رسولان دیگر با مسیح نبود، ولی چون مسیح را بعد از قیامش دید، روح وی را دریافت نموده و به طور مخصوصی به رسالت تعیین گردید (غلاطیان 1:1 و 11-16) اگر نوشتجات پولس و یوحنا و سایر رسولان را به دقت مطالعه کنیم و با کتب پیغمبران سلف مطابقه نماییم، ناگزیریم که آنان را نیز چون تورات موسی و مزامیر داوود و غیره از الهام خدا بدانیم.
علت اینکه مدتی مسیحیت بدون کتاب بود
منبع مقاله:
تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران ، ص 66 - 68
دیدگاهها
تشکر
افزودن دیدگاه جدید